IRAN LAND'S REPORT           گزارش به خاک ایران
سیامک مهر
Monday, May 30, 2005

 

1000



Sunday, May 29, 2005

 

بيانيه‌ی کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران- پن‌لاگ برای آزادی فوری و بدون قيد و شرط اکبر گنجی

اکبر گنجی روزنامه‌نگار ایرانی از دوم اردیبهشت 1379 تا کنون در زندان بسر می‌برد. گنجي به ناروا و به خاطر افشای بخشی از رازهای مگوی قتل‌های زنجيره‌‌ای و نقش مقامات بالای جمهوری اسلامی در اين قتل‌ها دربند است. گنجی در اعتراض به شرايط بد زندان و دسترسی نداشتن به خدمات درمانی در بيرون از زندان دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است. وضعيت جسمی گنجي که طی بيش از پنج سال زندان به وخامت گراييده است بسيار نگران كننده است تمام اعضای کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران-پن‌لاگ و ساير وب‌لاگ‌نويسان رابه اعتراض منظم و سازمان‌ يافته برای آزادی اکبر گنجی فرا می‌خوانيم و هم‌گام با سازمان گزارش‌گران بدون مرز و ساير نهادهای مدافع آزادی بيان، آزادی بی‌قيد و شرط وبی‌درنگ اکبر گنجی را خواستاريم. به مقامات جمهوری اسلامی نيزهشدار می‌دهيم مسئول مستقيم هرگونه اتفاق ناگواری هستند که برای اين روزنامه‌نگار و ساير روزنامه‌نگاران و زندانيان سياسی رخ دهد.
آزادی بیان بنیادی ترین حق انسان هاست. در دفاع از اکبر گنجی این حق بنیادی را مطالبه می کنیم.

شورای دبيران کانون وب‌لاگ‌نويسان ايران- پن‌لاگ




Saturday, May 28, 2005

 




Friday, May 27, 2005

 


دعوت حشمت الله طبرزدی از مردم برای تحريم انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری
منبع : آژانس خبری کوروش

درود هاي گرم و صميمانه ی خود را از پشت میله های زندان به شما ملت بزرگ ایران تقدیم می کنم.
پرسش من از شما ملت بزرگ و کسانی که صدای من را می شنوند این است که آیا نمی خواهید از فقر نجات یابید؟ نمی خواهید از این زندگی فلاکت بار نجات یابید؟ نمی خواهید از گرانی، تورم و بی کاری نجات یابید؟ نمی خواهید خوشبختی جوانان خود را ببینید؟ قرار نیست از این زندگی ذلت بار و فقر و تبعیض و بی عدالتی رهایی پیدا کنید؟
من از شما دعوت نمی کنم که با ریختن به خیابان و در یک اعتراض مسالمت آمیز، خود را از بند فقر و تبعیض و ظلم نجات بدهید، اگر چه این حق همه ی شهروندان است. از شما دعوت نمی کنم دست به اعتصاب و تحصن و کم کاری بزنید، اگر چه چنین کنید از حقوق قانونی و شهروندی خود استفاده کرده اید. از شما دعوت نمی کنم که خود را به زحمت انداخته و برای به دست آوردن رفاه و آزادی، هزینه بدهید. ولی ای ملت بزرگ ایران، از شما این انتظار را دارم که با نرفتن به پای صندوق های راي خود را نجات دهید.
ای روستاییان عزیز و ای کشاورزان، آيا نگران هستید که اگر شناسنامه ی شما مهر انتخابات نخورد، کوپن ارزاقتان را ندهند؟ مطمئن باشید که چنین نتوانند کرد.
ای کارگران عزیز، نگران این هستید که اگر شناسنامه ی شما مهر انتخابات نخورد، شما را اخراج کنند؟ باور داشته باشید که قدرت نخواهند داشت.
ای کارمندان، فرهنگیان، دانش آموزان، بازاریان، نظامیان و بازنشستگان، از ترفند هاي این رژیم نهراسید که رو به زوال است، و از رفتن به پای صندوق های رای خودداری کنید. بدانید که تحریم کم هزینه ترین راه برای رسیدن به رفاه و آزادی و امنیت است.
و اما شما ای نخبگان، دانشگاهیان، روزنامه نگاران، دانشجویان و جوانان! ای شمایی که خواهان آزادی و دمکراسی هستید. ای کسانی که می خواهید فضایی برای ابراز عقاید و نظرات آزادانه ی خود داشته باشید. آیا ندیدید که شورای نگهبان چگونه سخاوتمندانه، همه ی کاندیداهای نیمه مستقل را از دم تیغ گذراند! و آیا نمی بینید که در این مرز و بوم، حقوق اساسی شهروندان را چگونه لگدمال می کنند؟ و آیا ندیدید که رهبر از روی ترحم و مصلحت از شورای نگهبان خود خواست که دو نفر از آنها را تایید کند؟ آیا بازی رد و تایید صلاحیت را نمی بینید که دیکتاتور از روی ترحم و بلکه به قصد کسب وجه خود، کاندیدای اصلاح طلبان یعنی کسی که قرار است اگر رییس جمهور شود با تبعیض و استبداد مبارزه کند(!؟) را به صورت تبعیض آمیز تایید صلاحیت می کند؟ براستی برای اصلاح طلبان حکومتی ننگی بالاتر از این؟ براستی اگر حتی "معین"، رییس جمهور شود، خواهد توانست در مقابل قانون شکنی های دیکتاتور و نهاد های وابسته به او قد علم کند؟ کسی که با این حقارت تایید شده است همواره دست نشانده باقی خواهد ماند.
ای عزیزان روشنفکر و آزادی خواه، شما را دعوت نمی کنم که برای آزادی زندانیان سیاسی دست به اعتراض بزنید. شما را دعوت نمی کنم که در دفاع از آزادی قلم و بیان، به خیابانها بریزید. شما را دعوت نمی کنم که همچون مردم گرجستان، اکراین، لبنان و قرقیزستان، برای رهایی خود و ملت خود با در دست داشتن گل های لاله به خیابانها ریخته و به این حکومت اعلام کنید که آزادی و دمکراسی می خواهید، که اگر چنین کنید حق شما خواهد بود. حتی اگر اقتدار گرایان و اصلاح طلبان حکومتی ما و شما را به آشوبگر، آنارشیست و طرفدار حرکت های پوپولیستی متهم کنند. ولی از شما انتظار دارم که پای صندوق های رای نروید. تیغ دیکتاتور را تیز نکنید. اینک تیغ او کند شده است. او در موضع ضعف قرار گرفته است. او مهربان شده است(!؟) اما آگاه باشید که اگر انتخابات با تحریم همه جانبه روبرو نشود، او و دستیارش همه را از دم تیغ خواهند گذراند. بار دیگر گردن می زنند، زبان می برند، قلم ها را می شکنند و با دانشجویان و دگراندیشان آن می کنند که در قتل های زنجیره ای، کوی دانشگاه و قلع و قمع مطبوعات کردند.
ای روشنفکران، نویسندگان، کشاورزان، سران ایلات در سراسر کشور، کارگران، فرهنگیان، بازاریان، نظامیان، دانشجویان، جوانان و زنان آگاه ایران، تحریم همه جانبه، تنها راه برون رفت از فقر و تبعیض و استبداد و خودکامگی است. همت کنید و با آگاهی دهی به نوجوانان و روستاییان (که البته آگاه هستند) بر ابعاد جنبش تحریم بیفزایید. مطمئن باشید که فرزندان شما، در پشت میله های زندان قدردان این تلاش شما بوده و مقاومت خواهند کرد. تحت تاثیر تبلیغات دروغین رژیم و حرف های بی پایه ی اصلاح طلبان حکومتی قرار نگیرید. تنها راه رهایی از ظلم و بی عدالتی، برکناری ملاها از قدرت و تشکیل یک حکومت دمکراتیک و آزاد است.

زنده باد آزادی
برقرار باد دمکراسی
گسسته باد زنجیر استبداد

حشمت الله طبرزدی
دبیر کل جبهه دمکراتیک ایران
ایران، تهران، زندان اوين، بند 350، ساختمان قرمز
3 خرداد 1384




Thursday, May 26, 2005

 


در جامعهء لیبرال این حق مردم است كه مرتكب منكر شوند. مجید محمدی

در چارچوب ادیان سازمان یافته، چه دین اسلام و چه ادیان مسیحیت و یهود، آزادی و دمكراسی تا آنجا خوبند كه به پیشبرد اهداف اهل این ادیان كمك كنند و هرگاه لوازم دمكراسی و آزادی به مخدوش شدن یكی از باورها یا احكام یا منافع رهبران و اهل این ادیان منجر شوند دمكراسی و آزادی شیطانی خواهند شد. آزادی تا آنجا خوب است كه ”ما “ (اهل ادیان) بتوانیم ایده هایمان را ترویج و تبلیغ كنیم ولی اگر ”دیگران“ بخواهند از این امر ”سوء“ استفاده (تعبیری كه اهل ادیان از استفاده از حق آزادی توسط همگان دارند) كنند باید به زور و به قهر آنها را محدود كرد و این محدودیت را عین آزادی و دمكراسی می شمارند. به همین دلیل است كه به تعبیر رهبران جمهوری اسلامی، این نظام دمكراتیك ترین و آزاد ترین رژیم سیاسی در جهان است در حالی كه در سالهای اخیر بزرگترین زندان روزنامه نگاران بوده است. اهل ادیان سازمان یافته و نهادینه (به تعبیری دیگر غیر شخصی) همواره به آزادی و دمكراسی با سوء ظن نگریسته اند و همواره تلاش كرده اند آنها را افسار زنند و اگر مجبور شده اند اسماً و در ادبیات جاری آنها را بپذیرند تلاش كرده اند حداقل آنها را داشته باشند. علی رغم وجود برخی نگاههای خوش بینانه به فطرت انسانی در برخی قرائات غیر محبوب از دین، اهل ادیان همواره امكان این امر را كه انسانها از آزادی خویش بخوبی و در جهت درست (از نگاه اهل ادیان) استفاده كنند ناچیز قلمداد كرده اند. همهء دینداران وابسته به ادیان نهادینه، به همراه فاشیستها و كمونیستها، با زبان بی زبانی این جملهء جوزف دو مایستر فرانسوی را تكرار كرده اند كه ” انسان برای آزادی بیش از اندازه شریر است“. یك جامعهء لیبرال كه آزادی را فضیلت ابتدایی و عالی خویش بر می شمرد، از این جهت، كاملا در نقطهء مقابل جامعهء دینی ( به هر قرائت آن ) قرار می گیرد.
در یك جامعهء لیبرال آزادی و دمكراسی بر فراز همهء فضایل دیگر قرار می گیرند و هر جا دیگر فضایل با آزادی و دمكراسی جور در نیایند قید می خورند اما در جوامع دینی (با هر قرائت) همواره این آزادی و دمكراسی بوده اند كه قید خورده و از معنی تهی شده اند. لقلقه زبان دینداران در ادیان نهادینه، همانند فاشیستها و كمونیستها این جمله است كه ” آنها دارند از آزادی شان سوء استفاده می كنند“. اگر آزادی و دمكراسی فضایل برتر و ابتدایی باشند سوء استفاده از آنها معنی ندارد؛ افراد در چارچوب قانون (قانونی كه توسط نمایندگان انتخابی مردم به تصویب رسیده باشد و نه نمایندگان رهبری و شورای نگهبان) تا هرجا كه بخواهند می توان از آزادی خویش بهره ببرند و این بهره گیری حد و مرزی ندارد غیر از قانون.
در چارچوب ادیان نهادینه گناه و منكر خصوصی معنا دارد در حالی كه در جامعهء لیبرال این حق مردم است كه مرتكب منكر شوند اگر به حقوق قانونی دیگر افراد (و نه سلیقه های برادران بسیج یا روحانی محل) خدشه ای وارد نشود. گناه در چارچوب جامعهء دینی به جرم تبدیل می شود در حالی كه در جامعهء لیبرال این حق مردم است كه گناه كنند همچنانكه این حق آنهاست كه گناه نكنند (با هر تعبیری كه از گناه داشته باشند)... ادامه




Wednesday, May 18, 2005

 

بیانیه‌ی کانون وب‌لاگ‌نویسان ایران پن‌لاگ در مورد اعتصاب غذای مجتبی سميعی‌نژاد

محمد سیف‌‏زاده وکيل مدافع مجتبی سميعی‌نژاد وب‌لاگ‌نويس زندانی اعلام کرده است:"در تماسی كه صبح امروز موكلم با من داشت، به من اعلام كرد كه به جهت بازداشت غیرقانونی‌‏اش و اقدامات خلاف قانون دادسرای ناحیه 21 و این كه مقامات قوه قضاییه اقدامی در جهت رسیدگی به پرونده او نكرده‌‏اند، از امروز دست به اعتصاب غذا زده است."مجتبی سميعی‌نژاد چندين ماه است که به صورت غيرقانونی بازداشت شده ، شکنجه شده و مورد بازجویی قرار گرفته است و مقامات سياسی و قضایی جمهوری اسلامی به تمام درخواست‌هایی که برای آزادی مجتبی سميعی‌نژاد شده است تاکنون وقعی ننهاده اند. وضعيت جسمی مجتبی سميعی‌نژاد بسيار نگران کننده است و جسم نحيف شده‌ اش تاب اعتصاب غذا را ندارد. آيت‌الله شاهرودی به عنوان بالاترين مرجع قضایی جمهوری اسلامی مسئول مستقيم هرگونه اتفاق ناگواری است که برای این وب لاگنویس زندانی پیش بیاید.
پنلاگ




Sunday, May 15, 2005

 


مصاحبه آقای نراقی با رادیو آلمان را حتما بخوانید. شغل ایشان تولید فکر است و مشتری می تواند رژیم پهلوی باشد و یا جمهوری اسلامی.

ایشان می فرمایند:
در ايران من هرجا رفتم ديدم مردم به کلی از انتخابات و از شرکت در انتخابات چشم پوشيده‌اند. و اين بسيار جای تأسف است. ما که برای اولين بار بعد از اينهمه دوره‌های استبدادی حالا به يک جمهوری رسيده‌ايم و امکان آزادی انتخاب هست، افراد اينطور مأيوس شده‌اند.

اولاً یکی نیست از آقای احسان نراقی بپرسد شما از کدام جمهوری صحبت می کنید؟ یقیناً منظور ایشان جمهوری های آمریکا و فرانسه و آلمان و اینها که نیست، چون از دنیای فلک زده و عقب مانده و بی تربیت و بیچاره ای به نام جهان اسلام صحبت می کند. جمهوری اسلامی را با جمهوری مصر و اندونزی و پاکستان و سودان مقایسه می کند و خوشحال هم هست که: ما در جاهای ديگر آزادی نداريم و ايران تنها کشوری‌ست که لااقل هر چهارسال يکبار به رييس جمهورش رأی می‌دهد.
و جاهای دیگر را هم همین جهان اسلام می داند. در وسعتِ حقیر دید ایشان از جهان، فکر مرموزی نیز لانه کرده است. یعنی ما ایرانیان محکومین ابدی جهان اسلام هستیم؛ که سهم و حد خودمان را باید بشناسیم و در فکر مقایسه خود با دنیای متمدن و آزاد اروپا و آمریکا نباشیم؛ و جمهوری اعطایی اسلام را غنیمت بشمریم و برویم پای صندوق های دروغ و بی حرمتیِ نمایش انتخابات آخوند. وگرنه جای تأسف است که مردم تصمیم گرفته اند که در اين انتخابات، که انتخاباتی خواهد بود کم و بيش آزاد که اشخاص بروند يا نروند، از همین اندازه آزادی خود یعنی آزادی شرکت یا عدم شرکت در انتخابات استفاده کرده انتخابات را تحریم کنند.
طی این 27 سال جمهوری عنوانی بود که حکومت سفاک اسلامی با خود یدک می کشید وگرنه جمهور مردم به پشم خایه محمد عرب هم گرفته نشد. جمهوری با حکومت اسلامی در تضاد بنیادین و ریشه ایست. توده مردمی که صغیر فرض می شوند و ولی امر مسلمین باید قیمومیت و ولایت بر ایشان اعمال نماید، جمهور خوانده نمی شوند. مقصود از جمهور در اسلام، توده و رمه گوسفندواری است لزج و لغزنده و بی شکل که شبان از پس و پیش هدایتشان می کند. انتخابات و آزادی انتخاب و اختیار انسان در اسلام و حکومت اسلامی ( این هردو ناظر به یک معنی است ) دروغی بچه گول زن است. مثل تمامی نهاد های مدنی در جمهوری اسلامی نظیر قوای سه گانه سیاسی، نهاد قانون، آموزش و پرورش، دانشگاه و توسعاً کلیه نهادهای علمی و آموزشی ظاهراً مدرن، احزاب و اتحادیه ها و انجمن ها، ارتش، پلیس و ... همه و همه فقط و فقط شکلی تهی از معنای واقعی و دروغی است سمبولیک. خود دروغ حتا نیست. بلکه نمادی دروغین است و حتا نماد هم نیست. وهم است.( به این مبحث بزودی و به شیوه خودم بیشتر خواهم پرداخت. )

دوم اینکه اسلام در لغت نیز به معنی تسلیم و انقیاد است. ما بعد از اینهمه دوره های استبدادی دوباره افتادیم به چنگ استبدادی اهریمنی نه آن جمهوری که بشر می شناسد. به قول ناصر خسرو:
از شاه زی فقیه چنان بود رفتنم ___ کز بیم مور در دهن اژدها شدم

اگر مردم تصمیم گرفته اند در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری شرکت نکنند از درک درست موقعیت و شرایط و زمانه خود حکایت دارد و جای بسی خوشحالی است. شاید اینبار به سبب همین یخ بی تفاوتی و در عین حال آگاهانه، لااقل یک تصمیم درست در تاریخ اجتماعی خود به ثبت برسانند.




Friday, May 13, 2005

 

خردادِ سرنوشت
ماه تبری جستن از حکومت اسلامی و آخوند

مدت زمانی که تا 27 خردادماه 84 و نمایش عوام فریبانه انتخابات باقی مانده است، فرصتی کافی است تا تمامی نیروهای سیاسی و فکری و فرهنگی جامعه وهمه افرادی که مبارزه همه جانبه با زشتی های حکومت اسلام دغدغه هستی این حداقل یک ربع قرن اخیرشان بوده است، تصمیم قاطع خود را در تحریم انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری اتخاذ کرده و صریح، مستقیم و رسماً آنرا اعلام دارند.
نهضت آزادی ایران، دفتر تحکیم وحدت، مدعیان و قائلان به وجود چیزی به نام جنبش دانشجویی، شتر گاو پلنگان ملی مذهبی ، یزدی ها، سحابی ها، سروش ها، گنجی ها و امثالهم جز با اعلام شجاعانه تحریم انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری به هیچ طریق دیگری نخواهند توانست میان خود و نظام سیاه و تباه اسلامی و زمامداران جنایت کار و غارتگر و فاسد آن، فاصله معنی دار و تطهیر کننده ای ایجاد کنند.
آخوند و حکومت اسلامی فقط و فقط با بایکوت و طرد و تبری است که به زباله دان تاریخ سپرده خواهد شد نه با لاس زدن و نصیحت و ارشاد. طی این 27 سال هیچکدام از ما در آسیاب بسر نمی بردیم که دودوزه بازی ها و لاس زدن ها و همکاسگی با عمله ظلم و جور اسلام از چشم ما پنهان مانده باشد. هر آنانکه تا به امروز به استحاله می اندیشیدند و مدعی روش مستحیل ساختن پایه های ایدئولوژیک و رفتاری نظام اسلامی بودند و با اداهای روشنفکری در واقع خوردن از کنار قدرت را توجیه می کردند، روشن شد که حداکثر دُم خودشان افتاد و دست و پا در آوردند و خم به ابروی حکومت اهریمنی اسلام نیامد.
بی شرمی و وقاحت اسلامی آخوند در حفظ و گسترش دکان وکاسبی پر سود خود و کارکشتگی و مهارت وی در تحمیق مردم به اندازه ایست که هزار هزار فریب خورده ساده لوح چون اعضای نهضت آزادی و ملی مذهبی ها و بچه مسلمون های دفتر تحکیم وحدت و دانشجویان تحصیل کرده در رشته وحدت حوزه و دانشگاه را برای سالیان سال همچنان سر کار بگذارد واز آنان چون آلت فعل سود بجوید. همان گونه که به وسیله بچه شغال های حزب مشارکت سالیانی است به اغفال قشر به ظاهر تحصیل کرده و دانشگاهی مشغول است.
اگر تحریم انتخابات پیش رو علنی و آشکار صورت نگیرد، ثابت خواهد شد که حبس کشیدن امثال گنجی ها و مسخره های ملی مذهبی و تحصن و اعلامیه پشت اعلامیه دفتر تحکیم وحدت و مبارزات صدتا یک غاز نهضت آزادی جز نیرنگ و دروغ به قصد اغفال مردم چیز دیگری نبوده است. اینکه « ما در انتخابات شرکت نمی کنیم ولی آنرا تحریم هم نمی کنیم » این دفعه کارگر نخواهد افتاد و از کسی پذیرفته نیست. امروز جای دوست و دشمن به روشنی پیداست.

یا انتخابات را تحریم کنید و یا به همراه آخوند، صفت شیاد و عوام فریب را زیبنده خود بدانید.




Thursday, May 12, 2005

 

1000



: فهرست 20 نوشتار واپسین

سرنوشت آزاداندیشی در جامعهء توحیدی
«دربارهء اسلام و از جمله«اسلام رحمانی
!سکولاریسم یعنی مرگ بر اسلام
سفر به سرزمین ممنوعه
تحولات جامعه در سال پیش رو
!ما آتش پرستیم
چهارشنبه سوری، خاری در چشم اهریمن
مرگ حکومت اسلام در سالروز تولدش
دربارهء بیانیه های زنجیره ای جناح اصلاحاتچی
میخ های تابوت مرجعیت شیعه
توضیحی دربارهء یک حد شرعی
رستاخیز ایرانیان و دشمنانش
قصاص یا توحش اسلامی
!بازگشت گربه نره
اسلام که تنگ آید --- آخوند به جفنگ آید
درک شرایط مبارزه در قلمرو اهریمن
دربارهء شکنجه و لواط اسلامی
عینکِ سبزِ فریب
سرانجام انقلاب مخملی در قلمرو اهریمن
مافیای روحانیت در نبرد مرگ و زندگی


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

     E.mail                     Home
دکتر اسماعیل خویی

اعلامیه جهانی حقوق بشر
کمیته دفاع از حقوق بشر
حزب مشروطه ایران
سکولارهای سبز
مقالات سیاسی
درفش کاویانی
زنده باد انقلاب
سکولاریزم نو
علیه تبعیض
فرهنگشهر
بی خدایان
انجمن آرا
کاوه سرا
سربازان
نیلگون
زندیق
افشا
کافر


آژانس خبری کوروش
اخبار روز
اطلاعات.نت
ایران امروز
پارس دیلی نیوز
ایران پرس نیوز
ایران گلوبال
ایران تریبون
بلاگ نیوز
روشنگری
گزارشگران


نوید اخگر
نادره افشاری
منوچهر جمالی
آرامش دوستدار
امیر سپهر
پری صفاری
میرزاآقا عسگری
بهرام مشیری
اسماعیل نوری علا



Archives