IRAN LAND'S REPORT           گزارش به خاک ایران
سیامک مهر
Friday, February 10, 2006

 

نمی توان نظاره گر مرگ آزادی بیان در پای جهالت بود.

این قصه ای که با انتشار کاریکاتورهای محمد عرب به وجود آمده گذشته از هر چرت و پرت سیاسی که پشت آن هست یا نیست اما یک واقیتی را در درون خود دارد که پرداختن به آن وظیفه هر آزادی خواه و اهل فکری است که از جوانب و جنبه های گوناگون مورد بازکاوی قرار دهد و به این خوانش همه گیر دامن بزند تا از دل آن یک معظل کهن بشری حل گردد: اینکه هیچ چیزی روی این زمین مقدس نیست به طوری که بتواند فارغ از نقد و واکاوی زشتیها و زیبایی هایش بر انسان آوار گردد.

مسلمانان و کلاً اهل ایمان و ایدئولوژی از هر دین و مذهب و فرقه و دار و دسته ای هرگونه نقد و انتقاد از اصول ایمانشان را توهین تلقی می کنند تا بدین وسیله مخالفان خود را ساکت و سرکوب کنند. مضحک تر زمانی است که اینان فیلسوف و روشنفکر هم قلمداد می شوند. ( اینجا را بخوانید و تفسیر آقای سروش از آزادی بیان را هم ببینید.)

توهین همانطور که احترام، به فرد حی و حاضر با نام و نام خانوادگی مشخص معنی می یابد. به طوری که فردی که مورد توهین واقع شده خودش و یا وکیلش با وکالتنامه رسمی، از مراجع قانونی پیگیر شکایتش شود. محمد عرب یک مقوله تاریخی است که عقاید و اصول و باورهایی را یدک می کشد که برای بسیاری ارزشمند است و در مقابل بیشماری نیز نه تنها هیچ ارزش و امتیازی در این باورها نمی یابند چه بسا آموزه های وی را مخل انتظام و ترتیبات زندگی فردی و اجتماعی خود بدانند.
توهین به باورهای کسی معنی ندارد؛ بلکه فقط و فقط به شخص مشخصی می توان توهین کرد یا احترام گذاشت. اعتقادات و باورهای افراد برای صاحبانشان قابل احترام است و دیگران چنین وظیفه ای ندارند.

در اینجا فرض کنیم چنانچه فردی کله سقراط را به کون انسان تشبیه کرد ( گویا در واقع هم سری تاس و بزرگ و زشت داشته است! ) - آنهم سقراط با آن دانش و درک فوق العاده بشری که کسی یافت نمی شود که منکر روشنگری های وی و تأثیر اندیشه های وی در فهم درست امور این عالم خاکی باشد. - آیا آنوقت یک عده ای حق دارند یقه بدرانند که به سقراط توهین شده و بریزند همه جا را به آتش بکشند؟ تازه از کجا بدانیم که اگر سقراط زنده بود از این تشبیه ناراحت می شد و معترض بود؟
و یا فرضاً اگر کسی مدعی شد که محمد عرب بچه باز بوده و از حقایق تاریخی و زندگی وی سند و مدرک آورد و داستان عایشه را ملاک قرار داد و یا به آیات قرآن اشاره کرد وخشونت فاشیستی و بی حد و حساب وی را بر ملا ساخت هیچکس نمی تواند معترض و متعرض چنین منتقدی بشود. حتا اگر نتواند ادعای خود را اثبات کند.
این از ابتدایی ترین حقوق انسانی و رسالت روشنفکری است که تمامی باورها و اندیشه ها و اعتقادات شناخته شده را به هر وسیله، با قلم، با رنگ، با عکس و فیلم و ... به دم تیز انتقاد قرار داده و سره را از ناسره جدا ساخته و گام به گام در راه روشنگری و آگاهی بخشی به دیگران به پیش برود.

اگر در اسلام ناقد به قرآن کافر است و ناقد به محمد مسلمان نیست و ناقد به ائمه شیعه، این تکلیف بر خود مسلمانان است و دیگران را حرجی نیست. بگذارید دیگران کافر و نجس باشند ولی مسلمانان تروریست نباشند. اینطوری بهتر است. چون امروز جهان به تروریست ها رحم نمی کند.




: فهرست 20 نوشتار واپسین

سرنوشت آزاداندیشی در جامعهء توحیدی
«دربارهء اسلام و از جمله«اسلام رحمانی
!سکولاریسم یعنی مرگ بر اسلام
سفر به سرزمین ممنوعه
تحولات جامعه در سال پیش رو
!ما آتش پرستیم
چهارشنبه سوری، خاری در چشم اهریمن
مرگ حکومت اسلام در سالروز تولدش
دربارهء بیانیه های زنجیره ای جناح اصلاحاتچی
میخ های تابوت مرجعیت شیعه
توضیحی دربارهء یک حد شرعی
رستاخیز ایرانیان و دشمنانش
قصاص یا توحش اسلامی
!بازگشت گربه نره
اسلام که تنگ آید --- آخوند به جفنگ آید
درک شرایط مبارزه در قلمرو اهریمن
دربارهء شکنجه و لواط اسلامی
عینکِ سبزِ فریب
سرانجام انقلاب مخملی در قلمرو اهریمن
مافیای روحانیت در نبرد مرگ و زندگی


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

     E.mail                     Home
دکتر اسماعیل خویی

اعلامیه جهانی حقوق بشر
کمیته دفاع از حقوق بشر
حزب مشروطه ایران
سکولارهای سبز
مقالات سیاسی
درفش کاویانی
زنده باد انقلاب
سکولاریزم نو
علیه تبعیض
فرهنگشهر
بی خدایان
انجمن آرا
کاوه سرا
سربازان
نیلگون
زندیق
افشا
کافر


آژانس خبری کوروش
اخبار روز
اطلاعات.نت
ایران امروز
پارس دیلی نیوز
ایران پرس نیوز
ایران گلوبال
ایران تریبون
بلاگ نیوز
روشنگری
گزارشگران


نوید اخگر
نادره افشاری
منوچهر جمالی
آرامش دوستدار
امیر سپهر
پری صفاری
میرزاآقا عسگری
بهرام مشیری
اسماعیل نوری علا



Archives