IRAN LAND'S REPORT           گزارش به خاک ایران
سیامک مهر
Thursday, June 30, 2005

 


دولت پاكستان زیر فشار شدید آمریكا به یک زن قربانی تجاوز دسته جمعی اجازه خروج از کشور داد.

دولت پاکستان زیر فشار شدید آمریکا به زنی که سه سال پیش به حکم شورای ریش سفیدان شهر میروالا مورد تجاوز شش مرد قرار گرفت، اجازه داد به خارج از کشور سفر کند. اسلام آباد سفر این زن را به خارج از پاکستان ممنوع کرده و او را در خانه اش تحت نظر قرار داده بود. سه سال پیش شورای ریش سفیدان قبیله ای شهر رای داد مردان قبیله به مختاران مای تجاوز كنند، چون برادر این دختر با زنی از قبیله آنان رابطه جنسی داشته است. این حکم در ملاء عام اجرا شد. ماجرای فاجعه بار این دختر به رسانه ها درز کرد و در کانون توجه سازمانهای مدافع حقوق بشر قرار گرفت. دولت پاکستان زیر فشار افکار عمومی داخلی و خارجی دادگاهی برای عاملان این جنایت ترتیب داد و شش نفر به اعدام محکوم شدند اما در فروردین ماه گذشته دادگاه تجدید نظر 5 نفر آنها را از اتهامات تبرئه کرد و حکم به آزادی آنان داد.

در همین رابطه: اینجا و اینجا




Monday, June 27, 2005

 

از قصه انتخابات

در روزها وشبهای منتهی به انتخابات نمایشی حکومت اسلامی از شش هفت شبکه تلویزیون و ده ها کانال رادیو با صدها نفر از مردم کوچه و خیابان مصاحبه و نظر خواهی پخش می شد. در تمامی این موارد دریغ از حتا یک نفر که حداقل بگوید در انتخابات شرکت نمی کنم. حالا پخش بیان دلایل مخالفتش پیشکش. همه و همه از زن و مرد، از کوچک و بزرگ ، از همه اقشار و اصناف بدون استثنا موافق شرکت در انتخابات بودند. حتا یک مخالف در کشور وجود نداشت!
نکته دیگر اینکه نظردهندگان همگی مثل طوطی دست آموز سه چهار جمله کلیشه ای که طی این مدت از همین رسانه ها با حجم و فراوانی بسیار جهت بمباران روانی شهروندان! پخش می شد را تکرار می کردند. اینکه وظیفه ملی ماست، وظیفه شرعی ماست، باید در تعیین سرنوشت کشورمان شرکت کنیم و از این قبیل.
نکته سوم: در این مصاحبه ها سعی شده بود راجع به اسلام کمتر صحبت شود و زیاد اسلام اسلام نکنند. ( یک پیروزی! )
چهارم اینکه در این انتخابات من با دقت و لذت به صف های رأی گیری نگاه می کردم وچیزی که زیاد جلب توجه مرا می نمود« رأی اولی ها » بودند که بگردمشون، ماه بودند ماه؛ از دختر و پسر. تعارف که نداریم، هرچه قدر برای تعیین سرنوشتی که برای آنها رقم زده اند صلاحیت نداشتند، در عوض صاحب خیلی مزایای دیگر بودند. همگی خوشگل وتودل برو، مثل هلو تر و تازه بودند. کاش یکی از آنها من را انتخاب می کرد. البته اگر بعدش تهمت فنچولک باز به آدم نزنند!




 

متأسفم

دیشب تلویزیون جمهوری اسلامی تصاویری از تجمع افراد در برابر خانه احمدی نژاد در نارمک تهران پخش می کرد. اینجا نیز تصاویری هست. طرفداران احمدی نژاد با شاخه گل و ابراز شادی آمده بودند تا پیروزی وی را تبریک بگویند. من شباهت قریبی یافتم بین این مراسم و تجمع گروهی از مردم که چند سال پیش از این زمانی که سعید حنایی قاتل 16 زن خیابانی دستگیر شد، در کوی امیر مشهد در مقابل خانه او بر پا شده بود. آنها شعار می دادند:« حنایی ی مفسد کش، خدا نگهدار تو!» دسته گل هم آورده بودند وخانه سعید حنایی را گلباران کرده بودند.
البته آن قاتل زنها و این « تیر خلاص زن » ماهیتاً هم تفاوت چندانی نسبت به یکدگیر ندارند. آبشخور فکری هردو آنها اسلام ناب محمدی است که جنایت در شرع مقدسش تطهیر گشته، واجب شمرده شده و در دنیا به صورت غارت و غنیمت اموال مقتولان و در آخرت با بهشت پاداش داده شده است. هم سعید حنایی و هم احمدی نژاد از سوی عباس واعظ طبسی آخوند جنایتکار و دزد خراسان ساخته پرداخته و حمایت می شدند.
اینکه با عوام فریبی و تقلب مداح و روضه خان نسناس و کوتوله ای را رئیس جمهور ایران بشمار آورند البته دل هر ایرانی خردمند را سخت به درد آورده است؛ اما وقتی به اصطلاح روشنفکران و افرادی به ظاهر با سواد سیاسی به تجزیه و تحلیل مشی و مرام این بوزینه می پردازند و منتظرند تا وی دولت خود را تشکیل دهد تا تحلیل های صد تا یه غاز سیاسی ببافند، دل سنگ هم خون می شود از این همه نا بخردی.
کار فرزندان کوروش و داریوش به کجا کشیده است که به قاتل حقیر و زشت صورتی چون احمدی نژاد دل بسته اند که گره از کارشان بگشاید.




Saturday, June 25, 2005

 


جخ امروز
از مادر نزاده ام
عمر جهان بر من گذشته است.

نزدیک ترین خاطره ام خاطره قرن هاست.
بارها به خون مان کشیدند
به یاد آر،
و تنها دستاورد کشتار
نانپاره بی قاتق سفره بی برکت ما بود.

اعراب فریبم دادند
برج موریانه را به دستان پرپینه خویش برایشان در گشودم،
مرا و همگان را بر نطع سیاه نشاندند
و گردن زدند.
نماز گزاردم و قتل عام شدم
که رافضیم دانستند
نماز گزاردم و قتل عام شدم
که قرمطییم دانستند
آنگاه قرار نهادند که ما و برادران مان یکدیگر را بکشیم
و این کوتاه ترین طریق بهشت بود!

به یاد آر
که تنها دستاورد کشتار
جلپاره بی قدر عورت ما بود.

خوشبینی برادرت ترکان را آواز داد
تورا و مرا گردن زدند.
سفاهت من چنگیزیان را آواز داد
مرا و همگان را گردن زدند.
یوغ ورزاو بر گردن ما نهادند
به گاوآهن مان بستند
بر گرده مان نشستند
و گورستانی چندان بی مرز شیار کردند
که بازماندگان را هنوز از چشم
خونابه روان است.
کوچ غریب را به یادآر
از غربتی به غربت دیگر،
تا جستجوی ایمان
تنها فضیلت ما باشد.
به یادآر:
تاریخ ما بیقراری بود
نه باوری
نه وطنی.

نه،
جخ امروز از مادر نزاده ام.

احمد شاملو




Thursday, June 23, 2005

 

فردا سوم تیر ماه است!

یک قرن برای آزادی دویده ایم، یکصد سال فریادِ داد کشیده ایم، یکصد سال مبارزه کرده ایم، همیشه در حضر تبعیدی و غریب بودیم و در سفر دلگیرِ خانه. اکنون اینجا که هیچ کجا نیست ایستاده ایم. سرگشته تر از پیشیم و از چرخ روزگار در شگفت. 27 سال است که حرامیان و اراذل واوباش به شیوه ددمنشانه اسلاف عربشان، خانه را غصب کرده اند و شغالان در سرای ما عروسی گرفته اند. ادنا طبقات و پست ترین مردم چون کابوس بر سرزمین رویاها آوار گشتند. شکنجه کردند، کشتند، سنگسار کردن، دزدیدند وهر ستم و پستی و زشتی که به تصور درآید بر ما روا داشتند وبا بی شرمی برما حکومت راندند. جّن و جادو و خرافه را در عوض حقیقت به ما فروختند ومغز جوانان ما را خوراک مارهای سیری ناپذیر دوش ضحاک کردند. میان مردم دنیا رسوای عام و خاص و بی آبرو شدیم وامروز در فقر و فلاکت و دربه دری هنوز ساده لوحانه چشم امید به دستان اهریمن داریم.

رئیس کدام جمهوری را می خواهیم انتخاب کنیم؟ اگر این برفرض جمهوری، رئیس دارد پس ولی فقیه، دیو عربده ای مثل خامنه ای این وسط چه کاره است؟ حتما ایشان رئیسِ رئیس جمهوری هستند. جمهور مردم در اسلام و نزد آخوند توده بی شکل گوسفندانی است کر و کور و لال، که از پی پیامبر و امام و ولی فقیه، راضی به رضای خدا به سوی کشتارگاه روانند. فریب خوردن نیز اندازه ای دارد. وقتی رهبر حکومت اسلامی به صراحت می گوید:« شرکت در انتخابات، رأی به اسلام، رأی به جمهوری اسلامی و رأی به اصول تغییر ناپذیر قانون اساسی است.» پس هیچ چیزی با رأی ما تغییر نخواهد کرد و تکلیف ما بسیار روشن است. رأی ما رأی به تثبیت وضعیتی و شرایطی است که طی این سالها دچارش بوده ایم. رأی ما رضای ماست به خوابیدن و خرامیدن قاتلانی چون خامنه ای و فلاحیان و رفسنجانی و هزار هزار آخوند پست تر از مگس در کاخ نیاوران و کاخ مرمر و ... رأی ما رضای ماست به فقر و گرانی، به فحشا و کارتن خوابی. رأی ما رضای ماست به اعتیاد جوانان، به عقب مانده گی از قافله تمدن و تکنولوژی. با رأی ما امثال محسن قرائتی، رحیم پور ازغدی و الهی قمشه ای نسناس و ... سالهایی بیشتر در خدمت اهریمن دهان می گشایند تا مغز تازه و بکر و نورس فرزندانمان را لجن زار اسلام کنند.
دیگر خوابگردی بس است. به خود آییم که اهریمن در ضعف و ناتوانی کامل دست و پا می زند. با ضربه ای جانانه به پرتگاهش اندازیم. به زباله دان تاریخ که تنها زباله شایسته آن آخوند و اسلام است.




Wednesday, June 22, 2005

 

انتخاب بین سگ زرد و برادر شغال




Tuesday, June 21, 2005

 


کاندا لیزا رایس:

"در ايران، تحمل مردم از دست رژيم سرکوبگری که از اعطای آزادی و حقوقشان به آنها امتناع می کند تمام شده است. ظاهر انتخابات پوششی بر نظام مذهبی ظالم حاکم بر ايران است. مردم ايران توانايی آزادی را دارند. آنها خواهان آزادی هستند. و آنها شايسته آزادی می باشند. زمان آن رسيده است که معدودی غيرمنتخب حاکم گريبان خواسته های مردم با افتخار ايران را رها کنند."
اصل مطلب




Monday, June 20, 2005

 

تحریم انتخابات همچنان بهترین تصمیم است.

به دنبال وقایعی که این چند روز اخیر در کشور اتفاق افتاده، برخی را گمان بر این است که دعواها و جاروجنجال آخوند ها اساساً می تواند تغییری در سرنوشت مردم ایجاد کند؛ در صورتیکه سرتِق بازی های آخوند کروبی نیز در راستای ایجاد شور و هیجان انتخابات دور دوم و ساختن بستری برای دخالت ولی فقیه و تأکید بر نقش جباریت و سلطان منشانه رهبری نظام اسلامی بوسیله حکم حکومتی است. مگر غیر از این است که تمامی آخوند ها و کارگزاران جانی و دزد این نظام بر حفظ وتقویت پایه های حکومت خود اصرار می ورزند. همین کروبی هدف اصلی از کاندیداتوری خود را حضور هرچه پرشکوه تر مردم در انتخابات می دانست. اکنون نیز هر آنانکه شرکت در انتخابات و حمایت از هاشمی رفسنجانی را در بوق های خود می کنند دانسته و یا ابلهانه در جهت تقویت و کسب مشروعیت برای اصل نظام هستند. به دنبال رأی چندین میلیونی برای رفسنجانی هستند؛ وگرنه حشره حقیری چون آحمدی نژاد با همه دارو دسته جانی و قاتلش و همه سپاه و بسیج پشت سرش در فکر سرکوب مردم دست از پا نمی تواند خطا کنند. حکومت اسلامی اکنون در ضعیف ترین دوران عمر خود بسر می برد. نظام اسلامی را فقط خرّیت ما می تواند نجات دهد. وقتی روز قبل از انتخابات بیانیه روشن ومحکم رئیس جمهوری آمریکا در حمایت از آزادی خواهی مردم ایران انتشار یافت، تکلیف و راه ما مشخص بود: عدم شرکت در انتخابات. برای افراد قبیله گرا هنوز هم حرف آدمهای مضحکی مثل ابراهیم نبوی گویی ارزشمند تر و صائب تر از پشتیبانی آشکار و صادقانه ابرقدرت جهان است. حالا هم دیر نشده. در دور دوم انتخابات بی توجه به تهدیدات و دروغ پراکنی عوامل و حقوق بگیران دور و نزدیک رژیم در خانه می نشینیم و به ریش همه آخوندهای همه عالم می خندیم.
و از یاد نباید ببریم که به جز معتقدین به تحریم همه جانبه انتخابات، سایر افراد و گروه ها از پیر و پاتال های خرفت نهضت آزادی و مسخره های ملی مذهبی گرفته تا اصلاح طلبانی که قبل از مراسم شب هفت، بهتر است مراسم چهلمشان را برگزار کنیم، در پیش بینی و برآورد نتیجه انتخابات دور اول و مآلاً در کارنامه سیاسی خود کاملاً ورشکسته و بی آبرو شدند.




Sunday, June 19, 2005

 

انتخاب پرنده ای که در قفس متولد شده!

زمانی که از دموکراسی و آزادی و حقوق بشر برای کودکانی صحبت می شود که در حکومت اسلامی چشم به میله های قفس گشوده اند لازم است بدانیم هیچ تصور روشنی از سخنانمان ندارند. در حقیقت نمی فهمند از چه حرف می زنیم. وقتی نیز که خود از آزادی و دموکراسی سخن می گویند اوضاع بدتر می شود و مفاهیم تهی شده از محتوای راستین ولوث و مسخ گشته توسط سفاکان حکومت اسلامی را تحویل می دهند. تعبیر این آقا از دموکراسی نمونه جالب منظور من است.
27 سال زمانی کافی است تا نسلی به بار آید که بار و بهره اش را حاکمان انسان ستیزی تعیین کرده اند که جز به منافع فرقه ای وتحقیر و تخفیف انسان ها نیاندیشیده اند. 27 سال عربده آخوند از هزاران هزار مسجد و حسینیه و مهدیه و نماز جمعه، چندین شبکه تلویزیون و صدها کانال رادیو. 27 سال تربیت معلم و مدرس و تألیف کتاب های درسی در تمامی مقاطع تحصیلی توسط آخوند و ... چیزی نبوده است که به توان نادیده انگاشت و خیل جوانانی که امروز روی دستمان مانده است را تربیت گشته و بالغ فرض کرد و به اغفال خود و آن ها پرداخت. به اغفال خود از این روی که این جمعیت عظیم را که به قولی فوج ندانستن و توانستن است آگاه تصور کرده، تصمیم گیری ها و انتخاب های درست و دقیق سیاسی و اجتماعی از آنان انتظار داشت. و به اغفال آنان همانگونه که آخوند نخبه می نامدشان و طفلکی ها خود باور می کنند.
ما در ترکیب جمعیتی امروز جامعه با سیل کودکان به لحاظ جثه بزرگ شده ای مواجه ایم که آخوند تربیت کرده است. اما چون دنیای مدرن امروز اجازه تربیت سنتی را از وی باز گرفته، اصرار او، به تولید آدم هایی منجر گردیده که از بسیاری لحاظ سرگشته و قاط زده هستند. در مدراس و دانشگاه های جمهوری اسلامی وتحصیل در « رشته وحدت حوزه و دانشگاه » به اندازه ای که یک گوساله در نهایت گاو می شود کسی رشد نکرده است. امروز نسلی روی دستمان مانده است که گیج و گول و عقب مانده است واین بزرگترین ستمی است که دردوره معاصر از ناحیه اسلام و آخوند متوجه ما گردیده. نتیجه انتخابات 27 خرداد وسردر گمی جوانان و آرایشان ناظر به همین مفهوم است.

* قصدم تحقیر و یا توهین به هیچ کس نبود. زبان دیگری را رسا به منظورم نیافتم.




Friday, June 17, 2005

 

مغز متفکر جهان شیعه

از سخنان گُه هر بار ِ ششمین عنتر تابناک آسمان طویله و توالت، امام جعفر صادق:

علم فقط علمی است که رضای خداوند در آن باشد، زیرا هر علمی مایه نجات نیست. علم نافعی که سبب نجات بشود منحصر به توحید و امامت و علومی است که از حضرت رسول و ائمه اطهار به ما رسیده است و آنچه نرسیده تفکر در آنها شایسته نیست. از سایر علوم نیز آنچه برای فهمیدن کلام اهل بیت رسالت لازم است مانند زبان عربی و صرف و نحو و منطق باید خوانده شود و غیر آن بی فایده و تضییع عمر و یا احداث شبهه در نفس است که بیشتر موجب کفر و ضلالت می شود!




Thursday, June 16, 2005

 

از مزخرفات یک تازی پرست و دشمن ایران

آیت الله خزعلی:

روزی به آیت الله جنتی که از رفقای خوب من است گفتم که چرا مردم جوانه زدن درختان را در بهار جشن می گیرند ولی روزی را که پیامبر اکرم دستان علی را به عنوان جانشین خود به آسمان بلند می کند، همچون نوروز جشن نمی گیرند؟ علی اگر پرسید جوانه درخت عید اول بود و من عید دوم چه خواهیم گفت؟ به واقع آیا صحیح است که جوانه زدن درختان را جشن بگیریم ولی روز عیدغدیر را به عنوان عیدی بزرگ قلمداد نکنیم؟ شماها باید زمینه را برای اعلام کردن غدیر به عنوان عید بزرگ شیعیان فراهم آورید. اگر در نوروز به فرزندان خود 100 تومان عیدی می دهید در غدیر 500 تومان بدهید. اگر در نوروز برای خانواده خود و همسرتان لباس هشت هزار تومانی می خرید، برای عید غدیر لباس پانزده هزار تومانی تهیه کنید. در این صورت بچه ها و خانواده ها شجاع می شوند و تبدیل به امثال رجایی و باهنر خواهند شد و درعین عظمت همچون رجایی سوار اتوبوس خواهند شد!




Wednesday, June 15, 2005

 


من رأی نمی دهم. من پای صندوق های رأی نمی روم. [+]

سیمین بهبهانی:
این انتخابات نتیجه ای نخواهد داشت و خود من هم ابداً رأی نخواهم داد. [+][+]

عبدالله مومنی:
نه تنها شركت در انتخابات غير موثر و غير آزاد منطقی نيست، بلكه نبايد مشروعيتی را از اين رهگذر متوجه حاكميت غير دموكراتيك كرد. [+]

با پای خود رأی دهیم و پای صندوقهای جمهوری اسلامی نرویم. [+]

رژیم همه مهره های خود را بازی می کند. [+]

مژده باد برآزادی خواهان كه طلوع رهایی نزديك است. [+]




Tuesday, June 14, 2005

 




Thursday, June 09, 2005

 

1000



Sunday, June 05, 2005

 

زبان از بیان بی شرمی آخوند قاصر است.

هفته گذشته حکومت سفاک اسلامی بر اساس شریعت زشت و ضد بشری اسلام ناب محمدی، پای یک زندانی متهم به سرقت را در اهواز قطع کرد. اصل خبر
آخوندهای دیو سیرت و اهریمن خو هر از چندی با اجرای یکی از احکام انسان ستیز اسلام، در حقیقت به قدرت نمایی می پردازند و با گستاخی تمام ارزش های والای انسان متمدن را به ریشخند می گیرند. اجرای احکام اهریمنی اسلام و عمل ضد اخلاقی و خشن قطع اعضای بدن افراد بخشی مهم و اساسی از فلسفه بقا و دیرپایی دکان آخوند است. آخوند زمانی هم که حکومت سیاسی را غصب نکرده بود با قرائت مدام آیات جنایی زبدة النجاسات ( قرآن ) شمشیر معلقی را پیوسته بر فراز سر انسان آویخته داشت و اکنون با غصب قدرت و حکومت بر سرنوشت ما، با بریدن سر مخالفان و قطع دست و پا و سنگسار شهروندان، همان هدف دیرینه خود یعنی اخته کردن و زبون و جبون ساختن مخالفان خود را پی می گیرد.
جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته با اینگونه اعمال باعث بی آبرویی ما ایرانیان نزد مردم متمدن جهان گشته است. جمهوری اسلامی وآخوند ننگ و نکبت هستی کنونی ماست. رهایی یافتن از این بی آبرویی به تلاش ومداومت مبارزه شجاعانه تمامی شهروندان ایرانزمین نیازمند است. در مقطع کنونی حداقل کاری که از تک تک ما ساخته است و هیچ هزینه ای در بر ندارد تحریم انتخابات دروغین نظام اسلامی است.

تحریم انتخابات را جدی بگیریم و جمعه 27 خرداد ماه را در خانه بمانیم و نظام نکبت الهی را تنها بگذاریم.




Wednesday, June 01, 2005

 

الحاد هم الحاد قديم! سلمان رشدی، برگردان: بامداد زندی
[+]
نمايش مسخره حكم حكومتي: مجيد محمدی
[+]
مصاحبه با اكبر گنجى پس از آزادى موقتش از زندان
[+]
بيانيه ۶۰۰ فعال سياسی، چالشی تازه برای انتخابات رياست جمهوری
[+]
ايالات متحده معتقد است مردم ايران شايستگی اين را دارند که دولت خود را شکل دهند و رهبران خود را خودشان انتخاب کنند.
[+]
ایران در مرز فاجعه ملی – انتخابات، امنیت ملی و بحران مشروعیت: حسن زارع زاده اردشیر
[+]
اعلامیه جبهه ملی ایران در باره روند انتخابات
[+]
ناصر زرافشان: آزموده را آزمودن خطاست.
[+]




: فهرست 20 نوشتار واپسین

سرنوشت آزاداندیشی در جامعهء توحیدی
«دربارهء اسلام و از جمله«اسلام رحمانی
!سکولاریسم یعنی مرگ بر اسلام
سفر به سرزمین ممنوعه
تحولات جامعه در سال پیش رو
!ما آتش پرستیم
چهارشنبه سوری، خاری در چشم اهریمن
مرگ حکومت اسلام در سالروز تولدش
دربارهء بیانیه های زنجیره ای جناح اصلاحاتچی
میخ های تابوت مرجعیت شیعه
توضیحی دربارهء یک حد شرعی
رستاخیز ایرانیان و دشمنانش
قصاص یا توحش اسلامی
!بازگشت گربه نره
اسلام که تنگ آید --- آخوند به جفنگ آید
درک شرایط مبارزه در قلمرو اهریمن
دربارهء شکنجه و لواط اسلامی
عینکِ سبزِ فریب
سرانجام انقلاب مخملی در قلمرو اهریمن
مافیای روحانیت در نبرد مرگ و زندگی


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

     E.mail                     Home
دکتر اسماعیل خویی

اعلامیه جهانی حقوق بشر
کمیته دفاع از حقوق بشر
حزب مشروطه ایران
سکولارهای سبز
مقالات سیاسی
درفش کاویانی
زنده باد انقلاب
سکولاریزم نو
علیه تبعیض
فرهنگشهر
بی خدایان
انجمن آرا
کاوه سرا
سربازان
نیلگون
زندیق
افشا
کافر


آژانس خبری کوروش
اخبار روز
اطلاعات.نت
ایران امروز
پارس دیلی نیوز
ایران پرس نیوز
ایران گلوبال
ایران تریبون
بلاگ نیوز
روشنگری
گزارشگران


نوید اخگر
نادره افشاری
منوچهر جمالی
آرامش دوستدار
امیر سپهر
پری صفاری
میرزاآقا عسگری
بهرام مشیری
اسماعیل نوری علا



Archives