این عوعو سـگان شما نیز بگذرد
" آب ناروان" سرودهء محمد سیف فرقانی
هم مرگ بر جهان شما نیز بـــگذرد/ هم رونق زمـــــان شما نیز بگذرد
وین بومِ محنت از پی آن تا کند خراب/ بر دولــــت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگــــــــــهان/ بر بــــاغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیرخاص و عام/ بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای سـتـــم دراز/ این تیـــــــزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان دربقا نکرد/ بـــــیداد ظالمــــــان شما نیز بگذرد
در مملکت چوغرش شیران گذشت و رفت/ این عوعو سـگان شما نیز بگذرد
آنکس که اسب داشت غبارش فرونشست/ گَرد سُم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمع ها بکُشت/ هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت/ ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن/ تاثیر اختـــــــران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید/ نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دوروز بود ازآن دگرکسان/ بعد از دوروزازآن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم / تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی/ این گل زگلستان شما نیز بگذرد
آبی ست ایستاده در این خانه مال و جاه/ این آب نا روان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع/ این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست/ هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف/ یک روز بر زبان شما نیز بگذرد.