خَر خودتی! عیسی سحرخیز از بچه شغال های اصلاح طلب که بیست و چند سال است از قِبَل همین نظام خورده و چریده و تازه پس از هشت سال تجربه فریب و لافزنی های بی شرمانه خاتمی به اصطلاح تدارکچی رسیده است، در این نوشته ابتدا ما را از پاسدارهای قاتل می ترساند. می گوید: مردم اگر از انتخابات قهر كنند، گوشه عزلت گزينند و در خانه بنشينند ژنرال هاي داخلي و خارجي آينده ايران را ترسيم خواهند كرد. در منطق ژنرال ها خصومت و خشونت حرف اول را مي زند. مگر مردم در جمهوری اسلامی طی سال های حکومت نکبت بارش به غیر از خصومت و خشونت شکل دیگری از ارتباط میان خود و حکومت را دیده و تجربه کرده اند ؟ جمهوری اسلامی خود اساس ناامنی و هرج و مرج داخلی و خارجی بوده است. جمهوری اسلامی در سطح داخلی جز به زبان خشونت سخنی نگفته و به غیر از اسلحه هیچ وسیله ای در دست نداشته است. قریب به چندین میلیون جمعیت ایران طی این بیست و شش سال گروگان حکومت اسلامی بوده اند. حکومت اسلامی کشور را به مدت هشت سال به جنگی بیهوده و بی معنی کشاند و در این فرصت و بهانه به قلع و قمع مخالفانش پرداخت. جمهوری اسلامی با دادگاه های انقلاب، با زندان های مخوف و قتل و شکنجه و شلاق و جاسوسی و دخالت در پنهانترین و خصوصی ترین زوایای زندگی مردم فضای سیاه نا امنی را تا به امروز بر جامعه مسلط ساخته و همچنان با توقیف روزنامه ها و بازداشت وبلاگ نویسان به نا امنی دامن می زند. جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیلش با دگرگونی ها و تغییرات مبتذل و در عین حال رذیلانه در زندگی روزمره مردم روح و روان شهروندان را به بازی گرفته و روان جمعی جامعه را از تعادل خارج ساخته ودچار کلافگی دائمی کرده است. با تغییر پی در پی شماره تلفن ها، شماره اتومبیل ها، با تغییر مدام نام کوچه ها و خیابانها و میادین و مکان های عمومی، با جیره بندی غذای روزانه مردم و توزیع کوپن های بی حرمتی و ایجاد و تثبیت روند لجام گسیخته تورم و گرانی ارزاق مورد نیاز مردم ... آرامش را از زندگی باز گرفته و ناامیدی و سردرگمی نسبت به حتا آینده نزدیک را به مرزهای بیمارگونه ای کشانده است. فقر عمومی و فساد دم و دستگاه عظیم دولتی در کنار ایجاد حوادث ساختگی جنایت بار و بهره برداری های سیاسی چون انفجار قطار نیشابور و کشتار مردم بیگناه، کشتن لاله و لادن در آستانه سالگرد هیجده تیر و ... تمامی از عوامل ناامنی و پریشانی و کشیدگی اعصاب جامعه کنونی ماست. در سطح خارجی حکومت اسلامی از ابتدا با فکر ابلهانه صدور انقلاب و در واقع صدور تروریست به تمامی جهان، از ایران جزیره ای پرت و دورافتاده و منزوی و مطرود و بی آبرو ساخت و باعث و بانی فقر و عقب ماندگی فرهنگی و فن آوری گردید. با اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری بی شرمانه شهروندان آمریکا دنیا را با ما دشمن نمود. طی این سالها جمهوری اسلامی در به در به دنبال مخالفینش در سراسر جهان گشته و هرکجا به آنان رسیده بی برو برگرد به قتلشان رسانده است ... آقای سحر خیز اما وقتی از ژنرال های خارجی صحبت می کند دقیقاً گُه زیادی می خورد. مگر در افغانستان و عراق ژنرال های خارجی حکومت می کنند؟ بهترین حکومت هایی که این ملت ها حتا به خواب شبشان هم نمی دیدند در آنجا مستقر گردیده است. حقیقت این است که حکومت اسلامی تا به حال هم با دنیا و هم با مردم ایران دائماً در جنگ و خصومت بسر برده است. عیسی سحرخیز با ساده لوح دانستن مردم و ناچیز شمردن شعور سیاسی آنان پیشنهاد ابلهانه برگ سفید را به میان می آورد. می گوید: در روز انتخابات با برگ راي سفيدي در صندوق به خشونت طلبان و مستبدان " نه" خواهيم گفت. و به گونه ای مضحک ادامه می دهد: شما فكر مي كنيد كه اگر تعداد آراي سفيد شمارش شده در صندوق هاي راي بالاتر از آراي نفر اول انتخابات فرمايشي باشد اين فرد مي تواند بر صندلي رياست جمهوري لحظه اي بنشيند؟ آنچه مورد نظر و مطلوب جمهوری اسلامی است فقط و فقط جمع آوری توده های بی شکل و گوسفند وار مردم در حوزه های انتخاباتی است. چه رای بدهیم، چه برگ سفید در صندوق بیاندازیم، و چه بر برگ ها دشنام بنویسیم، آنان به هدف خود که همان سیرک انتخابات و نمایش آزادی و دموکراسی است خواهند رسید. جمهوری اسلامی تاکنون هیچ ارزش و بهایی برای رای و نظر مردم چه در انتخابات و چه به صورت انتقاد قائل نبوده است. اساساً آخوند فاقد گوش است و تنها دهان گشاد پُر عربده ایی است که باید یکبار برای همیشه بسته شود.