خوشبختانه هنوز به آلزایمر مبتلا نشده ایم!
مقاله آقای ناصر مستشار در تطهیر آخوند منتظری، در لایه های زیرین خود نشان از ساده اندیشی و تجاهل به تاریخ جمهوری اسلامی دارد.
آخوند منتظری نه تنها خود واضع و تئوریسین و از مجریان اصلی نکبت ولایت فقیه است بلکه دست کم تا زمان خانه نشینی ومظلوم نما شدن در افکارعمومی، در تمامی جنایت های نظام اسلامی شریک و دخیل بوده است. ایشان شعار خانمان برانداز « مر گ بر امریکا » را با گفتن « مرگ بر امریکا یادتان نرود » جزو واجبات می شمردند.
ایشان کدام گوری بودند زمانی که به دختران باکره پیش از اعدام تجاوز می کردند؟
ایشان کدام گوری بودند وقتی که جوانان سلحشور را پس از اعدام در آستانه خانه پدریشان دفن می کردند؟
ایشان کدام گوری بودند زمانی که زنان و مردان ایرانی را به اتهام های اهریمنانه اسلام سنگسار می کردند؟
...
شاخ ساختن از یک آخوند برای مبارزه با آخوندی دیگر نیز روشی بس ابلهانه است و به سرعت در دام دشمن اصلی یعنی همان آخوند اولی خواهیم افتاد. بر آخوند نمی توان پل زد. آخوند هوشیارتر از آن است که دچار جنگ خانگی بشود. خانه هر دو، دکان اسلام است. مگر منتظری با خامنه ای چه تفاوتی دارد؟ هردو از یک گُه سخن می رانند. هردو یک لباس فرم می پوشند و شغل هردو یکیست: تحمیق عمومی و تثبیت جهل.
اینکه حق منتظری را از مقام رهبری، دارو دسته خامنه ای خورده اند و پشگل ولایت فقیه تو گلوی منتظری گیر کرده و برای ایشان عقده شده نیز مسئله ای خانوادگی است و به اختلافات داخلی هیات مدیره شرکت سهامی اسلام مربوط است. ایشان خود را از خامنه ای بزرگتر و با معلومات بیشتر می داند وجنگ جنگِ شخصی او و خامنه ایست. در همین رابطه خودِ منتظری گفته است: « شتر، خوابیده اش هم از خر بزرگتر است ». پس نه قم میخوام نه کاشون، لعنت به هر دوتاشون!
اعتقاد به وجود آخوند بد و آخوند خوب یک دام آخوندی است. آخوند یک زائده و حشو بر پیکر جامعه مدنی است. هیچ کس به آخوند نیاز ندارد. آخوند انگلی است که ورق را چرخانده و خود را که سمّ فروش است، دوا فروش جازده. هیچ آخوندی در حکومت اسلامی گورباچف نخواهد شد. چند نوشته اخیر منتظری که در ارتباط با قصه اکبر گنجی نوشته شده، به خوبی نشان می دهد که ایشان هرگز اساس حکومت اسلامی را زیر سوال نمی برد و آخر روشنفکری او آنجاست که می گوید رهبری حکومت اسلامی باید شورایی باشد. و نه تنها وی، که اساساً هیچ آخوندی را نمی شناسیم که به نظام سکولار ذره ای باور داشته باشد.
آقای مستشار در بخشی از نوشته خود می فرمایند: ملت ایران حتما در آینده پس از سرنگونی جمهوری اسلامی او ( منتظری ) را تحسین خواهند نمود!
البته همانطور که بزرگان ما گفته اند این ملت حافظه تاریخی ندارد. چه بسا یکی دو نسل پس از اضمحلال جمهوری اسلامی دوباره به کمک اندیشه هایی این چنینی، آخوندها از سوراخ هایشان بیرون بخزند و « جمهوری اسلامی 2 » تشکیل بدهند.