IRAN LAND'S REPORT           گزارش به خاک ایران
سیامک مهر
Thursday, August 09, 2007

 

اسلام اگر این نیست! پس چیست!؟
گیل آوایی
منبع

با تهدید و مرگ نمی توانید قلمم را بشکنید! اسلام اگر این نیست! پس چیست!؟

از تهدیدها و ناسزاهایی که این روزها بسویم سرازیر شده است اگر بگذریم، نکته ی قابل اعتراض بسیاری از تهدیدکنندگان و ناسزاگویندگان، این است که حساب اسلام را از حاکمان اسلامی جدا کن! اسلام این نیست!
براستی اسلام اگر این نیست! پس کدام است! اسلام بن لادن، اسلام واقعی نیست! اسلام طالبان، اسلام واقعی نیست! اسلام جنایتکاران الجزایری با آن همه فجایع و قتل و خون، اسلام نیست! اسلام فهد، اسلام نیست! اسلام الصباح، اسلام نیست! اسلام اخوان المسلمین و حزب الله و فتح الاسلام و حماس و جهاد اسلامی هم اسلام نیست! کدام را بگویم!؟
افغانستان و پاکستان و ایران و چچن و الجزایر و سومالی و سودان و................. کدام!؟
در کجای کره زمین و در کدام مقطع تاریخی گلی به سر بشریت زدید!؟ خرافه و جهالت و تحمیق و خیانت و غارت و مزدوری بی مزد حتی! از سر و کول این باور و باورمندانش می بارد!
سراسر تضاد، سراسر تناقض، سراسر خرافه و تزویر، سراسر قتل کفار و انتقام از این و آن، بندگی و بلاهت و گردن گذاشتن به اراجیف آیت الله ها و مفتی ها و رساله های صد من یک قازشان! اسلام است! همین اسلام است! عینک تعصب و حماقت و ترس از جهنم و خوش خدمتی به قدرت خیالی را کنار بگذارید تا بتوانید حقایق را ببینید!

چگونه با یک نقاشی چنان آشوب و سر و صدایی به راه می اندازید، اما اینهمه بیداد به خود مسلمانان با تعبیر و تفسیر اسلام را نمی بینید! صدایی از شما در نمی آید! چگونه سربریدنهای با نام الله اکبر را شاهدید! چگونه این همه غارت در سرزمینهای اسلامی را نمی بینید! یا می بینید و آن را در آیه ای توجیه می کنید! چگونه زنی باردار را تجاوز می کنید و اعدام می کنید! آن هم الله اکبر گویان! چگونه مرغ دزد را دست می برید! اما شتر دزد را می بخشید! چگونه زناکار مسلمان را وا می گذارید تا به جنایتش الله اکبر گویان ادامه دهد، اما بیچاره روستایی را آنهم در بی گناهی محض و بی پناهی مطلق، سنگسار می کنید! می گویم می کنید برای اینکه با نام اسلام تان و با استناد به اصول و آیین اسلامی و قرآنی تان حکمی آنچنان غیرانسانی و به ناحق، صادر و اجرا شده است و هیچ نگفتید و نکردید! چنین ناحقی و ناروایی را به اندازه یک کارتن هم بها ندادید! اسلامتان چه شده بود!؟

حماقت تا کی!؟ جنایت تا کی!؟ خود فریبی تا کی!؟ این همه غارت که به همه ما و شما می رود را نمی بینید!؟ مشکل سرزمینهای ما بی حجابی و بودن زن و مرد با هم نیست! مشکل مردم ما فقر است! مشکل سرزمین ما غارت است! مشکل مردمان ما نادانیست! مشکل جوامع ما، عرفی بودن و ایلخی عمل کردن است! مشکل گرسنه را حل کردن، نان دادن به اوست نه دست بریدن! مشکل فحشا را حل کردن، تامین آنان و برخوردار کردنشان از حداقل های یک زندگی انسانی است. آموزش است. آگاهی است! خمینی ها و خامنه ای ها و بن لادنها و طالبانها از نظر شما شاید فرستادگان و ماموران الهی تلقی و تعبیر شود، اما از دیدگاه انسانی و معیارهای ارزشمند جامعه انسانی، همه اینان قاتلند! با هیتلر و گوبلز و مغول برابرند! اینان جنایتکارند! اینان با افکار مالیخولیایی جوامع ما و مردمان ما را قرنها به عقب کشانده اند و اسباب استعمار و غارت و چپاول را فراهم کرده اند.

چگونه این همه بیداد را نمی بینید! چگونه اینهمه فقر و ناداری و بی خانمانی و نابرابری و تبعیض و جنایت و جنایتکار را نمی بینید! اما به یک انتقاد سینه چاک می کنید! به یک کتاب، حکم قتل صادر می کنید!
و این قلم ناچیز را تهدید می کنید و ناسزا می گویید!
کور خوانده اید! رساتر از هر وقت افشایتان می کنم. آشکارتر از همیشه از تفکر و فرهنگ و معیارهای متناقض و جنایتبار دین سیاسی تان می گویم.
اگر نگویم! باید، باید ناسزایم بگویید! اگر ننویسم باید قلم به مزدم بخوانید!
چگونه می توانم این همه جنایت را نادیده و ناگفته بگذارم!؟
چگونه می توانم قتل دختر بی پناه را که صرفا" بخاطر جنسیتش، سر بریده می شود را جنایت ننامم!
چگونه از کنار سنگسار مرد بی پناه تاکستانی که با سنگ بلوکی بر سرش توسط قاضی شرع! بی اعتراض و اشک بگذرم!
چگونه اعدامهای کور و جنایتکارانه زندانیان سیاسی خفته در خاورانها را فریاد نکنم! چگونه شکنجه و اعدام وتجاوز به زنان و دختران بی پناه مان در زندانها توسط حاکمان اسلامی را ناگفته بگذارم! چگونه!؟

بگویید!؟ این همه جنایت را نمی بینید!؟

این همه جنایت را سلیطگان خرافه مست در بزم آیت الله های خدا و آیه و تزویر آفریده اند! خاورانها را ببنید! حتی در گور نهادنشان نیز نشان از جنایت کوردلانه حاکمان مسلمان در میهن بلازده من است!
یاد آرید همینان، که کردستان بلازده مان چگونه بدست آن آیت الله دیوانه و کور و کر بنام خدا به چه خاک و خونی کشیده شد!
چشمهاتان را بگشائید! غارت یک ملت و مملکت را بدست همین آیت لله ها و عمله های پلیدشان را ببینید! اعدامهای از پیش طراحی شده برای زهر چشم گرفتن از مردم را ببینید! این بی عدالتی ها را چه می نامید! همه این جنایت ها با نام الله و با تکیه بر آیه ها و قرآن صورت می گیرد. سیاست ها و برخوردها با استخاره و چاه جمکران و هاله نور صورت می گیرد!

اگر اسلام نیست! چرا با نام اسلام انجام می شود و شما ها نیز ککتان نمی گزد!؟
جهادتان چه شد!؟
جنگ با کفار و منافقین و مسلمان نماها که آبروی اسلام و قران تان را می برند، چه شد!؟
آیا این همه جنایت به اندازه یک نقاشی کارتنی و یک کتاب آیات شیطانی نیست!؟
آیا این همه آه و ناله و خودکشی ها و کلیه فروشی های از فقر را نمی بینید!؟
اینهمه معتاد و بیکار و بی آینده که بر گنجینه هایی از طلا زندگی می کنند را نمی بینید!؟
امامتان خود در مقابل یک ملت گفت که نفت و گاز و مسکن را رایگان به مردم می دهد! به این هم می گفت بسنده نخواهد کرد! این دروغ را آیت الله که امامش نامیدید گفت!
چه کردید در مقابل این دروغ عریان و آشکار!؟
چه کردید در مقابل این فریبکاری جنایتبارانه!؟

شهر شصت هزار نفری در ایران یک بیمارستان ندارد! اما بیست و پنج میلیون دلار به جاده سازی در لبنان، دویست و پنجاه میلیون دلار به حماس و نیم میلیارد دلار به نیکارا گوآ و سرمایه گذاری میلیاردی در ونزوئلا و میلیاردها دلار باج به سوریه، از جیب همین ملت غارت می شود! وظیفه و حکم اسلامی و الهی تان چه شد!؟
اینها همه در ساختار اسلام و حکومت اسلامی صورت گرفته و می گیرد!
ستیز با امپریالیسم و نیروهای استعماری و فرهنگ غربی پیشکشتان! با این جنایتکاران خانگی مسلمان چه می کنید!؟
همه شما با همه باورها و قرآن و اسلامتان در جنایتهای میهنم سهیمید! همه شما مستقیم و غیر مستقیم در این جنایت هولناک میهنم محکومید!
تا زمانیکه که در بر همین پاشنه می چرخد! از اسلام و خدا و پیغمبرش بی زارم. همه این نمادها و باورها و باورمندان مسلمانش را در جنایت ها و غارتهای سرزمین خویش سهیم و محکوم می دانم.

با تهدید و ناسزای تان، قلمم بارورتر و گویاتر و رسوا کننده تر می شود!

گیل آوایی
آگوست 2007




Friday, August 03, 2007

 


حجاب
ملک الشعرا بهار

اگر تو رخ بگشایی ستم نخواهد شد
زحسن و خوبی تو هیچ کم نخواهد شد
برون ز زلف تو یک حلقه هم نخواهد رفت
کم از دهان تو یک ذره هم نخواهد شد
تو پاک باش و برون آی بی حجاب و مترس
کسی به صید غزال حرم نخواهد شد!




Wednesday, August 01, 2007

 

باز هم در باره اصلاح دینی در اسلام
ایرج ارجمند راد

فرهنگ ایرانی در دو راستای چشمگیر، در برابر ذهنیت و حقیقت های اسلام سر برافراشته است. در یک راستا گهواره و بستر اصلی اندیشیدن آزاد و میدان دادن به تجربه حقیقت های زندگی در دامنه ادب است. در یک راستا اشکار کردن و برشکافتن و وانمودن حقیقت های بزرگ دیگر زندگی در کنار حقیقت منجمد و متجاوز شرع اسلام. جاری و چشمگیر، سیلاب وار و همواره سرازیر، سرشار و زیبا و گونه گون، نرم و استوار، لطیف و بذله گو، شاد خو و شاد خوار. این را با خواندن اندکی از میراث ادبی ایرانی می توان دید. در ادب پارسی گسترده گی و رنگینی زندگی را می توان همه جا دید. زندگی و همه حقیقت هایش از نغمه سرود رودکی تا می سرایی های فرخی سیستانی و از شاهنامه فردوسی تا سروده های عراقی، و از معرفت گونه گون و پادی زندگی درمثنوی مولوی تا سرود رندی و خوشباشی حافظ، از آشکار گویی بیهقی تا طنز دلیرانه عبید، از شور عشق زمینی در غزل سعدی تا اندیشه های ژرف صائب تبریز، و حتی از درون خشکی و نامدارایی ناصرخسرو و شرع گرایی سعدی شیراز که از خاکش همواره « بوی عشق آید»، سرشار و جاری موج می زنند. ارزش شعر و غزل پارسی درست در همین میراث است که« اسلام ایرانی» را در نزد مردم ایران از اسلام ارباب شرع متمایز می کند و شریعت مداران اسلام بارها و بارها خود را در برابر « معمای » پیچیده نامسلمانی ما ایرانیان یافته اند.
ادامه مطلب

اسلام چیست؟ مسلمان کیست؟
منوچهر اسد بیگی

اسلام بنیادگرا اصیل ترین و واقعی ترین اسلام: اسلام محمد از اول سیاسی و حکومتی بود، او با استناد به اینکه از خدا به وی وحی میشود، آیات قرآن کلام خدا و او نبی خداست! به برقراری دین، مکتب وحکومت اسلام، ایمان و گرویدن مردم به آن کوشید. اوبا ورود به مدينه مسجد ساخت، همانند يك حاكم وشخصيت سياسي دولت تشکیل داد و حکومت اسلامی را پایه گذاری کرد، ارتش تشكيل داد، فرمانهاي جنگ وصلح صادر كرد، جنگها کرد، قضاوتها کرد، بابرخی قبایل پيمان ومعاهده بست، برنامه هاي اقتصادي واجتماعي داد، والي و حاکم به اطراف فرستاد، سفرائی برای صدور و دعوت اسلام به سوی دیگر حکام و زمامداران فرستاد، آیات قرآنی احکام و قوانین و فرامین، بایدها و نبایدهای الهی در امور جهادی قضائی، جنگ، کشتار، شهادت، غنیمت، انتقام، جزیه، مشرکین، کافران، منافقان، محاربان، معاندان و مرتدان، اجرای حدود و قصاص، بیت المال، ذکات، ارث، دیه، خانواده، ازدواج و... را صادر کرد! و اسلام را در تمام شئون فردي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي جامعه دخالت داد. بنابر این آشکار است که ریشه و اساس دین اسلام با سیاست و حکومت عجین بوده و دین اسلام به هیچ وجه از سیاست وحکومت جدا نبوده و نیست.
ادامه مطلب




: فهرست 20 نوشتار واپسین

سرنوشت آزاداندیشی در جامعهء توحیدی
«دربارهء اسلام و از جمله«اسلام رحمانی
!سکولاریسم یعنی مرگ بر اسلام
سفر به سرزمین ممنوعه
تحولات جامعه در سال پیش رو
!ما آتش پرستیم
چهارشنبه سوری، خاری در چشم اهریمن
مرگ حکومت اسلام در سالروز تولدش
دربارهء بیانیه های زنجیره ای جناح اصلاحاتچی
میخ های تابوت مرجعیت شیعه
توضیحی دربارهء یک حد شرعی
رستاخیز ایرانیان و دشمنانش
قصاص یا توحش اسلامی
!بازگشت گربه نره
اسلام که تنگ آید --- آخوند به جفنگ آید
درک شرایط مبارزه در قلمرو اهریمن
دربارهء شکنجه و لواط اسلامی
عینکِ سبزِ فریب
سرانجام انقلاب مخملی در قلمرو اهریمن
مافیای روحانیت در نبرد مرگ و زندگی


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

     E.mail                     Home
دکتر اسماعیل خویی

اعلامیه جهانی حقوق بشر
کمیته دفاع از حقوق بشر
حزب مشروطه ایران
سکولارهای سبز
مقالات سیاسی
درفش کاویانی
زنده باد انقلاب
سکولاریزم نو
علیه تبعیض
فرهنگشهر
بی خدایان
انجمن آرا
کاوه سرا
سربازان
نیلگون
زندیق
افشا
کافر


آژانس خبری کوروش
اخبار روز
اطلاعات.نت
ایران امروز
پارس دیلی نیوز
ایران پرس نیوز
ایران گلوبال
ایران تریبون
بلاگ نیوز
روشنگری
گزارشگران


نوید اخگر
نادره افشاری
منوچهر جمالی
آرامش دوستدار
امیر سپهر
پری صفاری
میرزاآقا عسگری
بهرام مشیری
اسماعیل نوری علا



Archives